جامعه بلوچ مسیر طولانی برای درک هویت فرهنگی خود در پیش دارد و در
طول تاریخ وقایع متفاوتی این تمرکز را از قوم رنجور بلوچ گرفته است، همچنین رشد
نابرابر طبقاتی در جامعه بلوچستان دو رویه ی خودکمتر بینی در بین عوام و طبقه فقیر
و خود برتر بینی قومی و فرهنگی در بین خوانین و قشر مرفه را باعث گردیده به نوعی
که هر دوی این تفکرات مانع بهبود شرایط فرهنگی قوم بلوچ بوده است.
"عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات" جمله ای که شاید دیرتر
از سایر مناطق مفهوم آن را درک کردیم و با چم و خم آن آشنایی پیدا کردیم! اما در
سالهای اخیر شاهد تاثیرات عمیق آن در اجتماع خود هستیم.
بخصوص در مقولات اجتماعی و فرهنگی گسترش ارتباطات الکترونیکی
و رسانه های مجازی فرصت بکری را برای تسلط جوامع مختلف در نقاط دور و نزدیک نسبت
به هم فراهم آورد و فصل جدیدی در تعاملات اجتماعی و فرهنگی را برای انسان امروز
رقم زده است.جامعه بلوچستان چه در سالیان دور و چه بعد از انقلاب اسلامی بنا به
شرایط خاصی که داشته برای سایر نقاط کشور نا شناخته مانده، و به نوعی می توان گفت
که منزوی بوده است، از دلایل آن می توان به دوری از مرکز و دسترسی دشوار، شرایط اقلیمی
سخت و طاقت فرسا، تفاوت اعتقادی و زبانی، عدم رونق تجاری و زندگی طایفه ای اشاره
کرد، همچنین عدم برنامه ریزی صحیح متولیان دولتی هم مزید بر علت بوده است.
در چنین وضعیتی با عصر ارتباطات و تاثیرات ناشی از آن در جامعه
بلوچستان همراه می شویم،ابتدای امر شاید تغییرات زیر پوستی و بسیار نامحسوس بود،
اما امروز با نگاهی دقیق به بطن جامعه بخصوص نسل جوان تمایز اجتماعی آنها با نسل
ما قبلشان را به وضوح مشاهده می کنیم. رسانه ها و ارتباطات نوین امکان برخورد با
فرهنگ ها،ارزشها، اعتقادات و الگوهایی متفاوت را ایجاد کرده و بستر را برای تحت
تاثیر قرار دادن یا پذیرفتن اندیشه ها، نظریات و ارزشها ی جدید فراهم آورده است.با
دریافت آنها و مقایسه شان پی به جایگاه خود در سطحی گسترده تر و حتی جامعه جهانی
می بریم و ارزشها و حقوق مشترک انسانی در دیگر جوامع را درمی یابیم.
این به نوبه خود نمی تواند غیر طبیعی و ناپسند باشد،اما نکته اینجاست
که در لابه لای این تغییرات، امکان فرسایش فرهنگی و نزول هویتی نیز دور از انتظار
نیست.
از آسیب هایی که متوجه فرهنگ جامعه بلوچ است می توان به موارد زیر
اشاره کرد؛
- عدم بلوغ فرهنگی و اجتماعی جامعه بلوچستان؛
- خود برتر بینی قومی و فرهنگی کاذب؛
- روند حرکتی بسیار بدوی و سنتی در مقولات فرهنگی و هنری و اجتماعی؛
- فقر سواد و آموزش های آکادمیک در مسائل فرهنگی و اجتماعی؛
- عدم توسعه اقتصادی و رفاهی و احساس فرو دستی نسبت به سایر جوامع؛
- داشتن نگاه تک بعدی به فرهنگ خودی و عدم رویکرد جهانی نسبت به فرهنگ
بیرونی.
جامعه بلوچ مسیر طولانی برای درک هویت فرهنگی خود در پیش دارد و در
طول تاریخ وقایع متفاوتی این تمرکز را از قوم رنجور بلوچ گرفته است، همچنین رشد
نابرابر طبقاتی در جامعه بلوچستان دو رویه ی خودکمتر بینی در بین عوام و طبقه فقیر
و خود برتر بینی قومی و فرهنگی در بین خوانین و قشر مرفه را باعث گردیده به نوعی
که هر دوی این تفکرات مانع بهبود شرایط فرهنگی قوم بلوچ بوده است. آمیختگی فرهنگ و
هنر بلوچ با نگاه سنتی محض و عدم نوآوری وآمیختگی آن با مؤلفه های مدرن وضعیت آن
را در حالتی بدوی نگاه داشته است. در صورتی که پتانسیل و قابلیت آن را دارد که
متناسب با حال و هوای مدرن به کار گرفته شود و حتی آلترناتیوی باشد در مقابل ارزش
ها و فرهنگ های بیگانه، این امر در صورتی محقق می شود که؛
- در ارتباط با جامعه بیرون از بلوچستان و برخورد با ارزش ها و فرهنگ غیر
خودی آنها را به شکل خام و دست نخورده بکار نگیریم و متناسب با شرایط منطقه و هویت
بومی خودمان کاربری دهیم؛
- جنبه های ثابت فرهنگی و هویتی خویش را شناسایی و احیا کنیم و آنها را
همواره متمایز از دیگر فرهنگ ها جلوه دهیم؛
- اندیشه و فرهنگ های بیرونی را دریافت کنیم و با تلفیقشان با
هویت خودی مکانیزم بومی سازی را عملی کنیم.
این عمل فرهنگ و هویت ما را از حالتی انقباضی خارج کرده و ما را در
مسیر رشد و تعالی فرهنگی و اجتماعی قرار می دهد و در حالتی خوشبینانه می توان آن
را آلترناتیو فرهنگی بدانیم.
Source:
http://nohan.persianblog.ir/post/71
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر